چندروزاست حالم خوش نیست امروزصبح یکی ازدوستان شاعرم زنگ زد واز اینکه چند کتاب شعر در اختیارش گذاشته بودم تشکرکردتوصیه میکرد که شعردیگران رانخوانم چون ممکن است که لحن انها را بگیرم.تو ضیح دادم که چندسالی درکارنوشتنم وقفه ایجاد شده امّا در کار خواندنم هرگز و بعد به یادگفته ای از بورخس افتادم
" خودم را ذاتن خواننده می دانم, همانطور که خبر دارید من دست به کار خطیر نوشتن زده ام فکر می کنم آنچه خوانده ام از آنچه نوشته ام مهم تراست چون آدم آنچه دوست دارد می خواند اما آنچه دوست دارد نمی نویسد بلکه آنچه از عهده اش بر می آید می نویسد
به دوست شاعرم قول دادم که بنویسم بخاطر آرامش روانم تا چه پیش آید
" خودم را ذاتن خواننده می دانم, همانطور که خبر دارید من دست به کار خطیر نوشتن زده ام فکر می کنم آنچه خوانده ام از آنچه نوشته ام مهم تراست چون آدم آنچه دوست دارد می خواند اما آنچه دوست دارد نمی نویسد بلکه آنچه از عهده اش بر می آید می نویسد
به دوست شاعرم قول دادم که بنویسم بخاطر آرامش روانم تا چه پیش آید