دوباره سرودن راتمرین میکنم
وفکر میکنم، کاری ندارد
شمردن چند ستارۀ تنها
برای من که آسمانی پر ستاره بالای سرم داشته ام
برای من که زمین زیرپایم را
وستاره های بالای سرم را دزدیده اند
کاری ندارد سرودن
می نشینم وخاطره ها را مرور میکنم
شب پیش، روزپیش، سال پیش، قرن پیش
وبعد می نویسم
عصرحجر
سلول شمارۀ بی پدر
وفکر میکنم، کاری ندارد
شمردن چند ستارۀ تنها
برای من که آسمانی پر ستاره بالای سرم داشته ام
برای من که زمین زیرپایم را
وستاره های بالای سرم را دزدیده اند
کاری ندارد سرودن
می نشینم وخاطره ها را مرور میکنم
شب پیش، روزپیش، سال پیش، قرن پیش
وبعد می نویسم
عصرحجر
سلول شمارۀ بی پدر
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar